-
شب یلدا
جمعه 1 دیماه سال 1385 16:43
با سلام دیشب شب یلدا بود که با همت دوستان دانشگاه پیام نور شب شعر یلدا در سالن ضمن خدمت بندرعباس برگزار شد . ممنونم از دوستانی که من را به یاد ۳ سال پیش انداختند !
-
و ناصر !
چهارشنبه 29 آذرماه سال 1385 23:01
خیلی سخته ! خیلی بده ! چه جوری میشه گفت ! امروز حالم خوب نبود ! توی سایت ها می گشمتم . دلم هوای ناصر را کرده بود! شاید وقتی بهت خبر بند که ناصر 10 دقیقه است که سفر کرده و وقتی فکر کنی که اولین نفری از بین دوستانت هستی که این خبر رو می شنوی و باید این خبر رو به دیگران بگی ! چقدر بده ! حس عجیبی بود ! دلم نمی خواد...
-
دلم هوای نـوشـتن کرده بود امشب
چهارشنبه 29 آذرماه سال 1385 22:59
دلم هوای نـوشـتن کرده بود امشب ... باد و بارانی بود اندرون دلم ... و صدای چند کلاغ و جیرجیرک ... کاغذی و قلمی و کرور کرور دل برای نوشتن ! خوب ... برای که بنویسم حالا ؟ تازه ، برای کسی هم که بنویسم ، چه کسی ببرد برایش ؟! یادم آمد ... آدم برای خدا چیزکه بنویسد و بگذارد زیر فرش ، خدا خودش برمی دارد ... ! پرشدم از شوق...